خاطرات یک تازه معلم

ساخت وبلاگ
امروز یکی از بچه ها اومد پیشم گفت خانم من حجاب ندارم!

منم گفتم نه عزیزم حجابت خیلی هم خوبه.

باز گفت نه خانم حجاب میخوام.

گفتم تو که با حجابی!

گفت نه خانم پول دادم خانم معاون می خواسته برام حجاب بخره!

بعد متوجه شدم که منظورش مقنعه بوده :)))

پ ن : دانش آموزان من عرب زبان هستند.

خاطرات یک تازه معلم...
ما را در سایت خاطرات یک تازه معلم دنبال می کنید

برچسب : حجاب تركي,حجاب بن نحيت,حجاب اجباری,حجاب كويتي,حجاب التوربان,حجاب به انگلیسی,حجاب الاميرة,حجاب در ايران,حجاب در ایران,حجاب در اسلام, نویسنده : 4teachingmemories1 بازدید : 142 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 9:01

روزای آخر ماه مهره و باید به فکر برگزاری امتحانات ماهانه باشم. امروز برای اولین بار سوال امتحانی طرح کردم. شنبه یک آبان می خوام از بچه ها امتحان فارسی دو درس اول رو بگریم از الان سوالات رو طرح کردم تا معاون از اونا به تعداد کپی بگیره.  حس خوبی بود طرح سوال. یاد 12 سال تحصیل خودم افتادم که همیشه شب امتحان به سوالات فکر می کردم! یعنی معلم چی میتونه طرح کرده باشه! گاهی به سرمون میزد از راه دختر یا پسر خانم معلم وارد شیم و سوالات رو کش بریم بازم نمی شد. داشتم فک می کردم یعنی دانش آموزای منم همچین فکرایی دارن!؟ هرچند این ها برعکس ما از درس و معلم ترسی ندارن! امروز خاطرات یک تازه معلم...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات یک تازه معلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4teachingmemories1 بازدید : 113 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 9:01

واقعا ما نسل سوخته هستیم، اون موقه همیشه یک مهر شنبه بود ولی الان پنج شنبه س ، این دهه هشتادیا از سه مهر میرن کلاس :))  این جکی بود که این اواخر شهریور چند بار برام فرستاده شد. خب طبیعتا باید خوشحال باشم از اینکه دیرتر میرم سرکار. تو تقویمم دیده بودم تعطیلیای امسال خیلی زیاده.  الان هم با اینکه از عصر درگیر نوشتن طرح درس برای تدریس فردا بودم خبر شنیدن تعطیلی کلی خوشحالم کرد.  زیرنویس شبکه خوزستان : فردا یک شنبه 11 مهر 95 کلیه ی مدارس استان به علت گرد و غبار  تعطیل می باشند. خاطرات یک تازه معلم...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات یک تازه معلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4teachingmemories1 بازدید : 142 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 4:22

سخت یا آسان، بد یا خوب، تلخ یا شیرین دوره ی چهار ساله ی من در دانشگاه فرهنگیان به پایان رسید و من پس از تحویل فرم امتیاز بندی به اداره ی کل آموزش و پرورش استان منتظر اعلام نتایج شدم تا بلاخره در روزهای پایانی شهریور محل خدمت من مشخص شد : شوش! البته در این میان دوندگی های زیادی کردم تا بتوانم در شهر خودم تدریس کنم ولی از آن جایی که من به عنوان نیروی استانی در سال 91 جذب آموزش و پرورش شده بودم این تلاش ها برای جابجایی فایده ای نداشت. مهرماه شروع شده بود  و سایر هم دوره ای هایم در استان های دیگر شروع به کار کرده بودند و من همچنان به دنبال مشخص شدن مدرسه ا خاطرات یک تازه معلم...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات یک تازه معلم دنبال می کنید

برچسب : سازماندهی,سازماندهی در مدیریت,سازماندهی خطی در معماری,سازماندهی چیست,سازماندهی در معماری,سازماندهی فضایی در معماری,سازماندهی مدیریت,سازماندهی ماتریسی,سازماندهی و,سازماندهی اطلاعات, نویسنده : 4teachingmemories1 بازدید : 130 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 20:27

- سلام خانم - سلام - سلام خانم جدیدین؟ - سلام خانم. خانم کلاس چهارمی هایین؟ حرف هایی بودن که از فاصله ی در ورودی مدرسه تا دفتر مدیر شنیدم.  بچه های کلاس چهارم دو روز بود معلم نداشتن و با دیدن من حدس زده بودن که برای اونا اومده باشم.  راستش رو بگم خودم هم برای روز اول یکم ذوق داشتم و قبل از همه ی معلم ها تو مدرسه حاضر شده بودم تا اینکه مدیر اومد و من رو به بقیه همکار ها و در آخر به کلاس معرفی کرد. مدیر موقع معرفی من به بچه ها گفتن که خانمتون دخترمنه باهاش همکاری کنید (از اونجایی که سنم کم بود این حرف رو زدن) بچه ها باور کرده بودن و همه با تعجب گفتن خانوم دختر خانو خاطرات یک تازه معلم...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات یک تازه معلم دنبال می کنید

برچسب : فال روز و هفته,روز درختکاری و هفته منابع طبیعی,محاسبه روز و هفته بارداری,روز مادر و هفته زن,روز هفته به انگلیسی,روز هفته تولد,روز هفته,روز هفته انگلیسی,روز هفته بسیج,روز هفته در c, نویسنده : 4teachingmemories1 بازدید : 157 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 20:27

ابتدای کتاب خوانداری پایه ی چهارم با شعری در ارتباط با سپاس گذاری از خداوند شروع میشه. تو اون شعر یه جا به نماز خوندن اشاره می کنه : نماز صبحگاهت را شنیدم / تو را دیدم خدایت را ندیدم از بچه ها پرسیدم کیا نماز می خونن؟ همه دست بردند بالا. پرسیدم کیا نماز نمیخونند؟ کسی جواب نداد. فقط یکی از بچه ها، نیمکت اول. آروم دستش رو بالا کرد که خانم من نماز نمیخونم. من هم گفتم بچه ها دوستتون رو به خاطر صداقت و راستگوییش تشویق کنید. ممکنه بعضیا نماز نخونن ولی الکی بگن که نماز میخونن ولی ایشون راستش رو گفتن. بعد از اون یکی از بچه ها از آخر کلاس صدا زد خانم اجازه منم نماز نم خاطرات یک تازه معلم...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات یک تازه معلم دنبال می کنید

برچسب : نماز شب,نماز,نماز وحشت,نماز جمعه,نماز غفیله,نماز حاجت,نماز صبح,نماز شب اول قبر,نماز عید فطر,نماز میت, نویسنده : 4teachingmemories1 بازدید : 173 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 20:27